دلم تنگ شده برات اونقدر که نمیتونم رو هیچی تمرکز کنم. اونقدر نمیتونم یه ثانیه هم بهت فکر نکنم. اونقدر که تموم تنم از دلتنگیت درد میکنه اونقدر که توان گریه کردن ندارم اونقدر که مدام بیقرار و پریشونم و هیچی جز تو رو نمیبینم. دلم تنگ شده برات خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی دلم تنگ شده ؛ بیشتر از هر وقت دیگه ای و شدیدا نیاز به بودنت برای آروم شدن دارم شاید بهتر بود هیچوقت عـاشق هم نمیشدیم شاید انقد نابود نمیشدم, ...ادامه مطلب
این وبلاگ با همه وجودم تقدیم به کسی که هیچ وقت یاد و خاطرش از یادم نمیره... تقدیم به تمام کسانی که با عشق محال پیوند دارند و تقدیم به کسی که در کنارم نیست ولی حس بودنش به من شوق زندگی می دهد!مطمئن هستم هنگامی که این دست نوشته را می خوانی تنها لبخندی از روی ترحم خواهی زداما افسوس، که نمی دانی ، این ها همه رازهایی است از سوختن شمعی که پروانه ندارد.به گذشته که می نگرم مبهوت می مانم.چشمانت ، روشن و شیدانگاهت ، مغرور و گیرانامت ، پاک و زیباصدایت ، پر طنین و دلربااما بعد از این تفکر، پریشانی غمی مرا می رنجاند که مرور گذشته ها بی فایده است چرا که این همه زیبایی قسمت من نخواهد بود.این را بدان!همیشه دلتنگ توام ، دلتنگ تو و تمامی چیزهایی که نه بوی هوس دارند و نه رنگ گناه ،دلتنگ تو وتمامی لحظه های رسیدنم.باز هم به رسم روزگار هر آغازی را پایانی است...برای همیشه نگاه های تو را لا به لای مردمک هایم پنهان می کنم و به اشکهایم می سپارم تا برای همیشه که نیستی میان پلکهایم جاری شوند و به گونه هایم بیاموزند زندگی هنوز هم جاریست.اما اینبار بدون تو و خاطرات تو...... بخوانید, ...ادامه مطلب
این وبلاگ با همه وجودم تقدیم به کسی که هیچ وقت یاد و خاطرش از یادم نمیره... تقدیم به تمام کسانی که با عشق محال پیوند دارند و تقدیم به کسی که در کنارم نیست ولی حس بودنش به من شوق زندگی می دهد!مطمئن هستم هنگامی که این دست نوشته را می خوانی تنها لبخندی از روی ترحم خواهی زداما افسوس، که نمی دانی ، این ها همه رازهایی است از سوختن شمعی که پروانه ندارد.به گذشته که می نگرم مبهوت می مانم.چشمانت ، روشن و شیدانگاهت ، مغرور و گیرانامت ، پاک و زیباصدایت ، پر طنین و دلربااما بعد از این تفکر، پریشانی غمی مرا می رنجاند که مرور گذشته ها بی فایده است چرا که این همه زیبایی قسمت من نخواهد بود.این را بدان!همیشه دلتنگ توام ، دلتنگ تو و تمامی چیزهایی که نه بوی هوس دارند و نه رنگ گناه ،دلتنگ تو وتمامی لحظه های رسیدنم.باز هم به رسم روزگار هر آغازی را پایانی است...برای همیشه نگاه های تو را لا به لای مردمک هایم پنهان می کنم و به اشکهایم می سپارم تا برای همیشه که نیستی میان پلکهایم جاری شوند و به گونه هایم بیاموزند زندگی هنوز هم جاریست.اما اینبار بدون تو و خاطرات تو...... بخوانید, ...ادامه مطلب
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻐﺾ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺎﺭﺍﻧﻲ ﺍﺕ ﺷﻮﻡﮔﻢ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﻝ ﻭ ﭘﺮ ﺯ ﭘﺸﻴﻤﺎﻧﻲ ﺍﺕ ﺷﻮﻡﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﻱ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻗﻴﻞ ﻭ ﻗﺎﻝ ﺷﻬﺮﻳﻌﻘﻮﺏ ﻭﺍﺭ ِﻳﻮﺳﻒِ ﻛﻨﻌﺎﻧﻲ ﺍﺕ ﺷﻮﻡﺣﺎﻻ ﻛﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﻦ ،ﺗﻮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻱﻣﻴﺮﺍﺙ ﺩﺍﺭ ﻣﻌﺒﺪ ﻭﻳﺮﺍﻧﻲ ﺍﺕ ﺷﻮﻡﺷﺎﻳﺪ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﻱ ﭘﺮﻳﺪﻩ ﺭﻧﮓﻫﻢ ﭘﺎﻱ ﮔﺎﻡ ﻫﺎﻱ ﻏﺰﻝ ﺧﻮﺍﻧﻲ ﺍﺕ ﺷﻮﻡﺍﻱ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺳﻴﺎﻩ ﺷﺐﺩﻳﺮ ﺍﺳﺖ ﻣﺤﻮ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﻮﺭﺍﻧﻲ ﺍﺕ ﺷﻮﻡﺟﻤﻊ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺗﻮ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻦﻣﻲ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺗﺎﺭ ﻣﻮﻱ ﭘﺮﻳﺸﺎﻧﻲ ﺍﺕ ﺷﻮﻡﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻧﺬﺭ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻗﻠﺒﻢ ،ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺳﺖﺑﺎﻳﺪ ﺩﺧﻴﻞ ﺑﺴﺖ ﻛﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﻲ ﺍﺕ ﺷﻮﻡﺁﻩ ﺍﻱ ﻧﺴﻴﻢ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺷﺖ ﺑﻲ ﺑﻬﺎﺭﺑﮕﺬﺍﺭ ﺩﺭ ﺭﺛﺎﻱ ﺗﻮ ﻃﻮﻓﺎﻧﻲ ﺍﺕ ﺷﻮﻡﺩﻳﺸﺐ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﺷﺖ ﻏﺰﻝ ﻫﺎﻱ ﻣﻦ ،ﻛﺴﻲﻣﻲ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻛﻪ ﻣﺼﺮﻉ ﭘﺎﻳﺎﻧﻲ ﺍﺕ ﺷﻮﻡ بخوانید, ...ادامه مطلب
در میان من و تو فاصله هاست..دفتر عمر مرا باتو شکوهی دیگر..رونقی دیگر هست!توبه اندازه تنهایی من خوشبختی،من به اندازه زیبایی تو غمگینم! چه امید عبثی..!من چه دارم که تورا درخور؟ هیچ!من چه دارم که سزاوارتو؟ هیچ!تو همه زندگی من هستیتوچه داری؟همه چیز!تو چه کم داری؟هیچ!راستی شعر مرا میخوانی؟نه دریغا هرگز!باورم نیست که خواننده ی شعرم باشی!کاشکی شعر مرا میخواندی!چه کسی خواهد دید مردنم را بیتو؟ بی تو مردم..مردم..!گاه می اندیشم خبرمرگ مرا باتو چه کسی می گوید؟آن زمان که خبر مرگ مرا میشنوی روی توراکاشکی می دیدم!شانه بالازدنت را بی قیدوتکان دادن دستت که مهم نیست زیادوتکان دادن سر راکه عجب! عاقبت مرد؟افسوس..کاشکی می دیدم..من به خود می گویمچه کسی باور کردجنگل جان مرا عشق تو خاکستر کرد بخوانید, ...ادامه مطلب
دلتنگی شـعر نمیـخواهدموسیقـی میـخواهد،موسیقـی صداے تـو !ڪہ آرام در گوشـممـی پیچـد ،وقتـی عاشقانـہ مـی گویـی؛دوستت دارمدلتنگتم ای همیشه در یادم... بخوانید, ...ادامه مطلب
در میان من و تو فاصله هاست..دفتر عمر مرا باتو شکوهی دیگر..رونقی دیگر هست!توبه اندازه تنهایی من خوشبختی،من به اندازه زیبایی تو غمگینم! چه امید عبثی..!من چه دارم که تورا درخور؟ هیچ!من چه دارم که سزاوارتو؟ هیچ!تو همه زندگی من هستیتوچه داری؟همه چیز!تو چه کم داری؟هیچ!راستی شعر مرا میخوانی؟نه دریغا هرگز!باورم نیست که خواننده ی شعرم باشی!کاشکی شعر مرا میخواندی!چه کسی خواهد دید مردنم را بیتو؟ بی تو مردم..مردم..!گاه می اندیشم خبرمرگ مرا باتو چه کسی می گوید؟آن زمان که خبر مرگ مرا میشنوی روی توراکاشکی می دیدم!شانه بالازدنت را بی قیدوتکان دادن دستت که مهم نیست زیادوتکان دادن سر راکه عجب! عاقبت مرد؟افسوس..کاشکی می دیدم..من به خود می گویمچه کسی باور کردجنگل جان مرا عشق تو خاکستر کرد بخوانید, ...ادامه مطلب
تا به کی در شهر من طوفان شود با حسرتتکوچههایم غرق در باران شود با حسرتت باش تا دریای من غمگین نباشد تا ابدقصد کردی ساحلم ویران شود با حسرتت باز امشب داغ عشقت خانه را دلگیر کردتا به کی کاشانهام زندان شود با حسرتتچشمهایم بی تو اقیانوس دلتنگی شدندگریهام باید که بی پایان شود با حسرتتبی گمان رفتی که در شبهای پر اندوه شهرشاعرت پیوسته سرگردان شود با حسرتت بخوانید, ...ادامه مطلب
تو بگو با غم این خاطره هایت چه کنم کرده ام این دل بشکسته فدایت چه کنم چشم گردانده ام هر سوی تو را میبینم دیدگانم نکنم کور برایت چه کنم؟ شب و روزم همه با غم گره خورده است بگو با نوای تو و آهنگ صدایت چه کنم؟ میزنم بوسه به جای قدمت با دل خون نزنم بوسه به خاک کف پایت چه کنم؟ دل ما منزل آن یار گرامی بوده است رفتی و ریخت همه سقف سرایت چه کنم؟ شب به شب این دل بیچاره از این سینه غریب میپرد باز به امید هوایت چه کنم؟ از چه گویی که دگر ناله از این غم نکنممنه مجنون نکنم درد روایت چه کنم؟ بخوانید, ...ادامه مطلب
و اگر می نویسم،دوست دارم بدانیدر خلأ دنیای بی جاذبه از نبودنت،عجیب معلقممی چرخم و می چرخم و می چرخمو در چشم های ناباور یک سرگردان دلتنگ کسی را می بینم شبیه خودمکه هنوز عاشق کسی ست شبیه تو, ...ادامه مطلب
به روی خاطرات من همیشه ردپای تو اگر چه مانده در دلم سکوت سبز جای تو چقدر خسته می روی از این دیار گریه زا کجا بدون سایه ات ؟ کجا بدون من کجا؟نگاه سرد و مبهمت به روی پلک های من قدم نمی زند چرا ؟ نمی رسد, ...ادامه مطلب
مهربانم، ای خوب! یاد قلبت باشد؛ یک نفر هست که این جا بین آدم هایی، که همه سرد و غریبند با توتک و تنها، به تو می اندیشدو کمی،دلش از دوری تو دلگیر است....مهربانم، ای خوب!یاد قلبت باشد؛ یک نفر هست که چشم, ...ادامه مطلب
تاب نمی آورم اشک های آسمان رابی لمس نگاه مهربانتکنارت آرام می گیرمچه باران باشد چه نباشدحضورت بارش احساس استلطیف تر از نم نم باراندلم تشنه ی بارش توستببار ، ببر و بشویغبار دلتنگی مرا , ...ادامه مطلب
شادم به بودنت در آن دورهای ارغوانیشادم به تصویر لبخندت در طنین ترانه های دلتنگی شادم به سلام های صبحگاهی به جملاتی ساده از تو که برای من معنایی فراتر از جملات معمولی دارند انگار که از علاقه می گریزی پنهان می شوی آنسوی پرچین باغ می خواهی که دور شوی اما لبخندت را جا می گذاری صدایت می زنم و تو لبخند می زنی می شود برایت دلتنگ شد می شود حتی ترا به نام صدا کرد مهربانی هایت همیشه هست دیگر ترا نمی رنجانم دیگر نگاهت را تمنا نمی کنم خیالت را در رویا نمی بوسم کلامی از عشق نمی گویم ایمان دارم به بودنت به مهربانی هایت به معجزه ی لبخندت دیگر هیچ چیز مرا نمی ترساند ,بودنت,باور,دارم؟ ...ادامه مطلب
دریا دل من دوباره دلتنگه آهنگ صداش توی این آهنگه دریا من و اون تو رو با هم دیدیم آرامشو از نفسات فهمیدیم ♫♫♫ دریا تو می دونی که جای پای ما کجا بوده دریا تو می فهمی که واسه جدایی ما زوده دریا من و اون مثل ساحل و مثل موج می مونیم دنیا چیکار کردی با ما آخه بی هم نمی تونیم ♫♫♫ دریا همیشه ما رو آروم کردی با خاطره هاش تو چقدر پر دردی تو چی می دونی تو که تنها نیستی وقتی نباشه دیگه دریا نیستی ♫♫♫ دریا تو می دونی که جای پای ما کجا بوده دریا تو می فهمی که واسه جدایی ما زوده دریا من و اون مثل ساحل و مثل موج می مونیم دنیا چیکار کردی با ما آخه بی هم نمی تونیم ,برای,نازنین,زندگیم ...ادامه مطلب